جدول جو
جدول جو

معنی خانه جمالی - جستجوی لغت در جدول جو

خانه جمالی
(نَ جَ)
شاخه ای از تیره پولادوند هیهاوند از طایفۀچهارلنگ بختیاری. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 76)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَ / نِ شُ)
تعیین کردن شمارۀ خانه های هر شهر و آبادی، تعیین خراج خانه ها. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ جَ)
دهی است مشهور به خواجه مالی و در دو فرسنگی شرق آباده. (ازفارسنامه ناصری). در فرهنگ جغرافیایی راجع به این ناحیه چنین آمده است: قصبۀ مرکزی دهستان آباده طشک از بخش نیریز شهرستان فسا، این ده در جلگه قرار دارد با آب و هوای مناطق گرمسیری و 1422 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آن غلات و پنبه و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و باغداری و کسب و از صنایع دستی قالی بافی است. در آنجا یک دبستان و پاسگاه ژاندارمری وجود دارد و راه فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ)
تملق. چاپلوسی. چاپلوسی سخت با دنائت. تملق رذیلانه:
هرآنکه بی خبر از فن خایه مالی شد
دچار زندگی سخت ونان خالی شد.
عشقی.
نه ریش تراکه ریشخندت سازم
نه خایه تو را که خایه مالیت کنم.
؟
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ یِ)
کنایه از آب است. (غیاث اللغات) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(جَ)
دهی است از دهستان فعله کری بخش سنقر و کلیایی شهرستان کرمانشاهان. این ناحیه در 15 هزارگزی شمال سنقر کنار راه فرعی سنقر به خسروآباد قرار دارد. این دهکده در دشت واقع و دارای آب و هوای مناطق سردسیری است. سکنۀ آنجا 580 تن که شیعی مذهب و بزبان فارسی و کردی صحبت می کنند. آب آنجا از رود خانه گاورود است و محصول آنجا غلات و حبوبات و قلمستان وتوتون و انگور میباشد. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان قالیچه و جاجیم و پلاس بافی است. دهکدۀ خان جمال از دو محل نزدیک بهم تشکیل یافته. یکی خانجمال محبعلی خان یا پناهی و دیگر خانجمال بیگوند امجدی. سکنۀ اولی 335 تن و از طریق دوعبای و پلنگین اتومبیل می توان به آنجا برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خانه شماری
تصویر خانه شماری
مالیات خانوار مالیات سرانه خانه شماری
فرهنگ لغت هوشیار
چاپلوسی، تملق
فرهنگ واژه مترادف متضاد
آماده کردن گل و کاه و آب برای گل اندودن کردن خانه
فرهنگ گویش مازندرانی